یک _شروع_تازه
یه روز صبح از خواب بلند میشی و متوجه میشی هیچ حسی به گذشته و آدمهای گذشته نداری. دیگه میتونی واسه همشون آرزوی خوشبختی کنی؛ یه جور رهایی و بیاحساسیِ کامل! از اون به بعد با کسی جر و بحث نمیکنی، به همه چیز لبخند میزنی و از همهچیز ساده میگذری. مردم بهش میگن قوی شدن؛ امّا من بهش میگم سِرشدگی!
نویسنده: ___ | تاریخ ارسال: ۱۳۹۸/۱۲/۰۳-۰۸:۱۹ | ارسال نظر(0) | ❤️ لایک